ღღدست نوشته های یه دختر تنهاღღ

___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-* ___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-*

همیشه نمی شود
زد به بی خیالی و گفت:
تنهـــــــــــا امده ام ٬ تنهـــــــا می روم...
یک وقت هایی
شاید حتی برای ساعتی یا دقیقه ای...
کم می اوری
دل وامانده ات
یک نفر را می خواهد!

+نوشته شده در شنبه 29 مهر 1391برچسب:,ساعت15:42توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

صبح که چشماتو باز می کنی، بدون دیشب یه نفر به شوق دیدن تو چشماشو بسته

—————————
تقدیم به کسى که درکنارم نیست، اما حس بودنش به من شوق زیستن مى دهد

 

+نوشته شده در شنبه 29 مهر 1391برچسب:,ساعت15:39توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

 

سهـــم مـــن کــه نیستـــی

   ســـهم قصــه هــای مـــن بمـــان...

   سهـــم فکـــر مــن

   عــاشقــانه هــای مــن

    سهــم خـــواب دستـــهای مـــن بمـــان...

    از کنـــار مــن کــه رفتـــه ای

    از خیـــال مـــن مـــرو...

    سهـــم مــن کــه نیســتی...

   سهـــم مـــن نمیشـــوی،

   سهــم دفتـــرم ...

   سهـــم واژه هــای مـــن ...

    سهـــم سطـــر های خستـــه ام بمـــان....

 

+نوشته شده در شنبه 29 مهر 1391برچسب:,ساعت8:49توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |



از همان اول

قرار نبود دلتنگت شوم

تقصیر من نیست

تنگیِ دل

همه از

دوریِ توست

+نوشته شده در شنبه 29 مهر 1391برچسب:,ساعت8:0توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |


هر نتی که از عشق بگوید

زیباست

حالا

سمفونی پنجم بتهوون باشد

یا زنگ تلفنی که در انتظار صدای توست 

+نوشته شده در شنبه 29 مهر 1391برچسب:,ساعت8:0توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |


یادم نیست

زندگی را زیسته ام

یا در خواب دیده ام ؟!

بسکه تو را مرور می کنم 

هر جا که هستی 

باش

فاصله یعنی

یک نفر یک جا هست

که دوستش دارم

از تو گذر نمی کنم ...

 

+نوشته شده در شنبه 29 مهر 1391برچسب:,ساعت7:59توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

 
به تــو 
 
که جــان گـرفتی 
 
نــادیده در شــعرهایم
 
چــنان دل دادم 
 
که مَجنـــون به لیـــلا 
 
دل نَبسـت .
 

+نوشته شده در شنبه 29 مهر 1391برچسب:,ساعت7:58توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

                        پرسید: كدام راه نزدیكتر است؟

گفتم: به كجا؟

گفت:به منزلگه دوست...

گفتم:مگر فاصله ای میبینی بین دل و آنكس كه دلت منزل اوست؟

+نوشته شده در جمعه 28 مهر 1391برچسب:,ساعت1:40توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

✿ツ چـقَــدر سَـخـتــ اَسـتـــ ،

مـیــن ، پـایَـتـــ را بـگـیـــرَد !


تَــرکِـش ، دَسـتَـتـــ را !


دار ، گــَــــردَنَــتـــــ را !


نَــمــیـری !!


و زنـدگــی اَتـــ ،


بـه نـگـــاهـی بَـنــد بـاشَـــد !!! ✿ツ








422703_286374398102000_138594956213279_742349_922191165_n.jpg
  •  

+نوشته شده در سه شنبه 25 مهر 1391برچسب:,ساعت16:0توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

 تو در وجودم می‌رویی آن چنانکه علف‌های تازه در لابه‌لای


سنگفرش‌های مخروبه‌ای می‌روید

 


من می‌آیم تا تو را بر شانه‌ام بگذارم

 


و از میان سایه‌های غلیظ تنهایی

 


و لحظه های عاجز زندگی بدون عشق

 


و سراب خاطره‌ها و روزمرگی لرزان

 


بیرون ببرم

 


آخر می‌دانی

 


جویباریست که به ابدیت می‌ریزد

 


همیشه و به هر شکلی به راه خود خواهد رفت

 


چیزی توان توقف آن را ندارد

 


عشق را می‌گویم

 


عشق...

 


عشق نام دیگر توست


+نوشته شده در سه شنبه 25 مهر 1391برچسب:,ساعت15:56توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

رو به تو سجده میکنم دری به کعبه باز نیست

بس که طواف کردمت مرا به حج نیاز نیست

به هر طرف نظر کنم نماز من نماز نیست

مرا به بند میکشی از این رها ترم کنی

زخم نمیزنی به من که مبتلا ترم کنی

از همه توبه میکنم بلکه تو باورم کنی

قلب من از صدای تو چه عاشقانه پوچ شد

تمام پرسه های من کنار تو سرود شد

عذاب میکشم ولی عذاب من گناه نیست

وقتی شکنجه گر تویی شکنجه اشتباه نیست

+نوشته شده در دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:,ساعت22:52توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

چشامو بستم ودارم تو رو بهتر می بینم 

اما چشم تو بازم منو نگا نمی کنه

عمریه دارم صدات می کنم و جواب می دی

عمریه چشات ولی من و صدا نمیکنه

نمی دونم چرا من شدم به عشق تو اسیر

چرا عشق من چشاتو مبتلا نمی کنه

دلو پیچیدم لای یه برگ ناز گل سرخ

چشات اما به دلم هم اعتنا نمی کنه

جون من خیلی کمه اما فدات گرچه آدم

جونشو برای هرکسی فدا نمی کنه

غنچه ی آرزوهام می شکفه با خنده ی تو

حتی خوشبختی من اخماتو وا نمی کنه

می دونم نمی شه سرنوشت ما یکی باشه

تو می گی آدم عاقل که خطا نمی کنه

نه دلت تنگه واسم نه حرفی داری بزنی

آخه سنگم با شیشه اینجوری تا نمی کنه

من می گم عاشقتم فقط به قیمت یه جون

تو قبول نمی کنی دل اشتباه نمی کنه

من می گم خداکنه یجوری مال من بشی

نمی دونم چرا این کارو خدا نمی کنه

 

+نوشته شده در دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:,ساعت22:17توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

پا به پاي شعرهاي من بيا

 

و

 

ببخش اگر هميشه وقت و ُ بي وقت

 

ميان شعرهايم طلوع ميكني...

 

سحرگاه ِ شعرهايم طلوع ِ تو را هر سپيده

 

جشن ميگيرد.

 

و چشم هايم از تو

 

روشن ميشود .

 

به من بتاب خورشيد ِ من

 

تا تمام ِ يخ هاي سرد ِ عاشقانگي هايم

 

آب شود ...

 

و داغي ِ گيسوانم به عمق ِ زمين

 

سرايت كند.

 

من

 

بلنداي عشق ِ تو را كه فتح كنم....

 

بر قله ي غرورت

بيرق ِ عشق را مي نشانم

 

+نوشته شده در دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:,ساعت8:19توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

جشنواره ي قاصدك هاي خوش خبر

 

زمان : لحظه ي  به تو رسيدن.

 

مكان : هر جاي دنيا كه باشد.

 

دلم سور و ُ سات ِ اين جشن را برپا ميكند .

 

دست ِ دلت را بده

 

با من بيا

 

تا

 

كمي

 

لابلاي دلخوشي هايم با تو قدم بزنم

 

تو چقدر برايم عزيزي ! عزيز

 

تو چقدر به قلبم مي آيي...

 

و

 

من

چقدر سر به فلك دوستت دارم .

 

+نوشته شده در دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:,ساعت8:16توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |


بعضی وقتا که میگم خوبم

کسی را میخواهم
که در چشمانم نگــاه کند

و مرا محکم بغل کند

وبگوید

میدانم خوب نیستی

!! چته !!



+نوشته شده در یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:,ساعت13:38توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

 

همین که پیش هم باشیم،همین که فرصتی باشه

همین که گاهی چشمامون،تو چشم آسمون واشه

 

همین که گاهی دنیا رو با چشمای تو می بینم

همین که چشم به راه تو میون آینه می شینم

 

بازم حس می کنم زنده ام

بازم حس می کنم هستم

بگو با بودنت دل رو

به کی غیر تو می بستم

 

همین که میشه یادت بود،تو روزایی که درگیرم

که گاهی ساده می خندم،گاهی سخت دلگیرم

 

همین احساس خوبی که

دلت سهم منو داده

همین که اتفاق عشق

برای قلبم افتاده

 

بازم حس می کنم زنده ام بازم حس می کنم هستم

بگو با بودنت دل رو به کی غیر تو می بستم

 

 

 

+نوشته شده در یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:,ساعت8:0توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

نمیدونی چقدر لذت بخشه که از تو می نویسم

شاید کسی درک نکنه اما حسی که من دارم رو نمیشه وصف کرد

باز هم برای تو می نویسم که امید دیدار نگاهت منو زنده نگه می داره

تویی که شهد شیرین عشــــــــق رو بر لبانم نوشاندی

تا بار دیگر زندگی رو از سر بگیرم

مهتاب بدون نور چشمهای تو خاموشه

تو میتابی دل خسته ام رو بی تاب تر میکنی

مثل بارون بر تن تشنه ام می باری و سیرابم می کنی

این همه شور و هیجان رو مدیون صدای مهربون توام

تمام فصلها با وجود پاک تو زیبا و شیرینه و بی تو زیباترین ها

و تمام لحظاتم سرد و غمگینه

بمون تا برای همیشه با تو عاشق بمونم

با من بمان که هرم نفس هایت گرمی سرای من است

و گرمی دستانت آرامش بخش رویا های من

میلاد تو شادی بخش هستی من است

وجود تو بهانه سر مستی من

بهترینم با من بمان

بمان و فراموشم نکن

 

 

 


 

+نوشته شده در پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:,ساعت18:41توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

بــــعضے حـــرفا رو نـــمـــیشه گفت!


بایـــدخورد... 


ولے بـــعضے حـــرفا رو نــه مـــــیـــشه گـــفت نــه میشه خورد..

 مـــیمونـ ـه ســـر دلت!مــــیــشه دلـــتنگے... ...
 
 مــــیـــشه بغض... 

مـــیــــشه ســـکــوت...

 مـــیــــشه همـــــون وقـــــتے....

کـ ـه خـــودتـــمـ نـمــیـدونــــــی چــه مــــرگــتــــه؟!!!...

+نوشته شده در پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:,ساعت18:39توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

دیگران میــــپرسند:

بیـــــداری؟

آری بی "دار"م...

چرا که اگر "دار"ی داشتم

... یا قالی ه زندگیم را خودم میبافتم

یا زندگیم را به "دار" میاویختم

و خلاص

پس بی"دار" بی"دار"م...

 

 

+نوشته شده در پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:,ساعت18:36توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

این روزها زیــــــــادی ساکت شــــــــــده ام ،

نمی دانــــــم چـــــــرا حرفــــــــهایم،

به جـــــــــــــای گلو

از چشمهایم بیرون می آیند

 

+نوشته شده در پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:,ساعت18:30توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

 چشمات  واسه من  آشناست

حالمو خوب میکنه...!!

 

  

 

 

می مانم به انتظار

فقط همین...

باقی حرفها را

نمی شود نوشت

باید فقط به خودت

گفت...

که چه می کشم

فقط ...

بدان که من

سخت در انتظار

دیدارم...

ای شیرین ترین

نگارم...

آخ خ خ

نازنین............

بازهم انتظارررررررررررر؟؟؟

+نوشته شده در پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:,ساعت18:29توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

زجر جدایی...

گفتی برم؟ گفتم چرا؟ گفتی پریشونی بسه

گفتی یکی دلتنگمه خیلی برام دلواپسه

گفتی برم؟ گفتم برو، امّا نگفتم تا ابد

با رفتنت توی چشام اشک جدایی حلقه زد

تنهام خیالت پیشمه، زخم دل درویشمه

هر جا بسوزم خاطرت، خاکستر آتیشمه

بی شعله می سوزم ولی، ای عشق خاموشم نکن

با من بمون، با من بمون هرگز فراموشم نکن

من قلب چاقو خورده ام، هم زنده ام، هم مرده ام

با بودنت گل کرده ام، با رفتنت پژمرده ام...

+نوشته شده در پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:,ساعت7:58توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

حکــــایـــت مــטּ

حکایت کسـے بود که عاشق دریا بود اما قایقــــــــــــے نــבاشت…

בلباخته سفر بود اما همسفـــــــــــــــــــــر نــבاشت…

حکایت کسـے بود که زجر کشیــב اما ضجـــــــــــــــــــــه نزב

زخم בاشت اما ننالیــــــــــــــــــــــב

گریه کرב اما اشک نریخـــــــــــــــــت…

حکــــایـــت مــטּ حکایت کسـے بوב کـــــــــــــــــــــه…

پر از فریاב بوב اما سکوت کرב تا همهے صداها را بشنـــــــــــــــــــــوב

+نوشته شده در پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:,ساعت7:50توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |


دردی بر جان دارم به نام دلتنگی

 

به نام خدايي كه اشك را براي دلتنگي افريد

اي بهانه ي نفس كشيدنم ، اي مهربان ترين مهربان

كاش كنارم بودي و دستانت را در دستانم مي گرفتم تا مرهمي باشد بر زخم هاي دلتنگي ام

كاش تو كنارم بودي تا سر بر روي شانه هاي مهربانت مي گذاشتم

تا بتوانم دلتنگي هايم را به گوشت برسانم

كاش بودي كنارم تا از اين عقده هاي روزانه ام كاسته شود

عقده هايي كه روز به روز با ديدن عاشق هاي توي خيابون بر آن افزوده مي شود

كاش بودي تا برايت مي خواندم از عشق

برايت از عشق مي گفتم تا بداني بعد از تو برايم ديگر عشق و عاشقي معنايي ندارد

ميدانم كه نميداني چه قدر دوستت دارم

قسم به خدايي كه عشق را در دل من نهاد بيش از عشق بر تو عاشقم

نميداني توي زمان هايي كه تورو نمي بينم لحظه ها برايم پر از درد و غم و دلتنگي است

كاش كنارم بودي تا برايت مي خواندم ، عشق برايم پيش تو معناي عشق مي دهد

به خدا قسم ، به خدا قسم

تويي همه ي عمرم ، تويي عشق هميشگي ام

آرزويم اين است كه لحظه اي دست تو باشد در دستانم

لحظه اي با چشمان نازت خيره شي توي چشمانم

بدون كه اگر باشي كنارم قدرتو ميدونم به خدا تا نفس دارم از عشق تو مي گويم

من تو را همانند شعري عاشقانه دوست دارم

همانند نيمه ماهي ، كنج شبهايم ، ديدنت را دوست دارم

چون گل خوش رنگ و خوش بو ، بوييدنت را دوست دارم

من آن همه بخشندگي ، افتادگي ات را دوست دارم

وقتي تو باشي در كنارم ، زندگي را دوست دارم

كاش بودي كنارم تا سر مي گذاشتي بر روي سينه ي من

تا بشنوي آهنگ اشتياق دل دردمند مرا

دلم مي خواست تا بگويم برايت اين مرغ خسته جان

عمريست در هواي تو از آشيان جداست

آنقدر دلتنگتم كه اگر بينمت به كام با تمنا به دامانت مي نالم

شايد كه جاودانه بماني در كنارم اي نازنينم

منم كه بيمار خنده هاي توام بيشتر بخند ، بيشتر

تنها خورشيد آرزوهايم تويي التماست ميكنم گرم تر بتاب

ـ‌‌ ـ ـ

 

كاش فقط براي يك بار ميتونستم اين يك جمله را به تو بگويم

با تمام وجودم دوستت دارم عزيزم

 

+نوشته شده در پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:,ساعت7:39توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

چقدر فاصله بين ماست از اين فاصله بيزارم

دلم مي خواست مي گفتم چه احساسي بهت دارم

نگاهم کن خودت شايد بفهمي چي تو قلبم هست

نگاهم کن که با چشمات رها ميشم از اين بن بست

نزار باقي اين روزا با اين تنهايي ها سر شه

اگه عاشق بشي ميشه که اين فاصله کمتر شه

کنار تو دلم ميره ، تو اوني که دلم کم داشت

نميدونم چطور ميشه ، تو و اين قلب رو با هم داشت

يه حرفي رو زبونم هست مثل بغضي که نشکسته

ولي دور بودن از دنيات لبامو روي هم بسته

هميشه آرزوم بودي ، نزار اين حس يه عادت شه

يه کاري کن که اين رويا شبيه واقعيت شه

نتونستم بگم بي تو از اين زندگي بيزارم

ولي هر کاري ميکنم تا بفهمي دوست دارم

--------------------------------------------------

+نوشته شده در پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:,ساعت7:38توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

xyk9kgs8ntx82t1qq3ww.jpg

هر چی ارزوی خوبه مال تو                    هر چی که خاطره داریم مال من
اون روزای عاشقونه مال تو                     این شبای بی قراری مال من
منم وحسرت با تو ما شدن                     تویی وبدون من رها شدن
اخر غربت دنیاست مگه نه                      اول دو راهی اشنا شدن
تو نگاه اخر تو اسمون خونه نشین بود             دلتو شکسته بودن همه قصه همین بود
میتونستم با تو باشم مثل سایه مثل رویا          اما بیدارم وبی تو مثل تو تنهای تنها

 

+نوشته شده در چهار شنبه 19 مهر 1391برچسب:,ساعت17:2توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

لبانم را دوخته ام

مبادا بگویم " دوستت دارم "

که هر بار گفتم

تنهایی ام بزرگتر شد...

+نوشته شده در چهار شنبه 19 مهر 1391برچسب:,ساعت16:47توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |



چه عجیب است این جاده زندگی

همیشه خیلی زود دیر می شود

همیشه واژه ها ادامه راه را تعیین كرده اند

واژه هایی از ذهن

واژه هایی بر زبان

و واژه هایی در دل مانده

همیشه جنس واژه ها

جنس روح را 

البته به گمان خودشان

به تعریف كشیده اند

ولی

امان از واژه 

كه زیاد اشتباه می كند

كه فراموشی می آورد

و این فراموشی ها

چه دردسرها

كه بر سر دل می آورند

امان از واژه

امان از دل

امان از جاده...

+نوشته شده در چهار شنبه 19 مهر 1391برچسب:,ساعت13:37توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |


تو خورشـــیدی و ُ من 

گل ِ آفـــتاب گـــردان 

هــــرکجـــا بـــاشی 

قــــبله ام ،

همانـــجــــاست ...
 
 
نیلوفر ثانی-شباهنگ

+نوشته شده در چهار شنبه 19 مهر 1391برچسب:,ساعت13:35توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |


مــن از تــــکرار ِ نـــام ِ تــو

در قـــلـــب ِ خــویــــش

هـــزار شــــــعر

میسازم

تــو

بـه ایـــن دســت سازه هـــای ِ مــن

نخـند

عشق را

صادقانه

بـــــاور کــــن ...

+نوشته شده در چهار شنبه 19 مهر 1391برچسب:,ساعت13:32توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |


یادم نیست

زندگی را زیسته ام

یا در خواب دیده ام ؟!

بسکه تو را مرور می کنم 

هر جا که هستی 

باش

فاصله یعنی

یک نفر یک جا هست

که دوستش دارم

از تو گذر نمی کنم ...

+نوشته شده در چهار شنبه 19 مهر 1391برچسب:,ساعت13:30توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |


تو همیشه در یاد منی

آسمان به آسمان،

کوچه به کوچه

رویا به رویا.

هر جایی که می نگرم با منی.

اما ...

دلم برایت تنگ می شود !!

+نوشته شده در چهار شنبه 19 مهر 1391برچسب:,ساعت13:28توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

آغاز شد نه مثل هر آغاز با سلام

فصل شروع عشق همان فصل بی کلام

تنها اشارتی از شما بود و بعد من

دیدم که ذره ذره دلم میشود تمام

تو رفته رفته دور که نه نور میشدی

من قطره ای که گم شدم آنجا در ازدحام

دیدم به صفحه دل خوبان نوشته اندک

(اینجا نفس کشیدن بی عشق هم حرام)

مثل همیشه منتظرت مانده ام ولی

این قصه هم رسیده به پایان نا تمام

1

این است حاصل همه ی انتظارها:

تنها دو چشم خیس و دگر هیچ... و السلام!

+نوشته شده در سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:,ساعت17:30توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

مرا خط نزن ..
.
.
.
.
من بی نقطه ، بی حرف ، بی صدا ، بی هیچ ..
هیچ هیچ !
.
بگذار هیچ بمانم ..
اما ،
مرا خط نزن !

+نوشته شده در سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:,ساعت17:29توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

مرا خط نزن....

چه فرقی میکنه پاییز یا بهار
وقتی اونا باشن و تو نباشی
چه تفاوتی داره شنبه یا جمعه
وقتی هفت روز هفته به انتظار بگذره
مهم اینه که لحظه ها میگذرن ولی تو کنارم نیستی...!!

+نوشته شده در سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:,ساعت17:23توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

میخواهمتــــــــــــــــــــ…

ولــــی…

دوری…

خیلی خیلی دور

نه دستم به دستانـــــــت میرسد

نه چشمانم به نگاهتــــــــــــــــــ

+نوشته شده در سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:,ساعت17:22توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

یادته قول داده بودی که منو تنها نذاری

همه دنیا واسه من خنجر کشیدن

                                               دل من تواین روزا خیلی گرفته

یادته تواون روزا دل توروشکسته بودن

                                             حالااین دل شکسته مثل اون روزاگرفته

باورم کن،باورم کن که بدون تومیمیرم

                           بی توتنهام،خیلی تنهام تومیدونی که توغصه هام اسیرم

ازیادم هرگز نرفتی اما ازیاد تو رفتم

                                            بی توتنهام،توخیابون زیربارونا می رفتم

دلمو شکستی امانذاشتم توغم بمیری

                                           توکویر خشک قلبم هنوزم عزیزترینی

وقتی فهمیدی عزیزی منو تنها جاگذاشتی

                                 توهمونی که می گفتی جزمن هیچ کس رونداشتی

باورم کن،باورم کن که بدون تو میمیرم

                                         آره تنهام تومیدونی که توغصه هام اسیرم

بیابرگرد تاهنوزم توی قلبم خونه داری

                                         یادته قول داده بودی که منو تنها نذاری

      c6282_g7u33bke09zdpsa4nbhv.jpg

+نوشته شده در سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:,ساعت17:21توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

برای زنده ماندن

راهی نداری جز؛ 

گریستن ...

وقتی بغض ها ؛

راه نفس کشیدنت را

سد کرده اند ...

+نوشته شده در سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:,ساعت17:16توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

صـدایت میـکنم : مــرد مـن..
جـــــــانـــــ ـی که میگـــــویـی
جـــــانـم را مـیگیــــــرد ....
نـــــزن این حــــرفهـا را ...!!
دل مـن جـنبه نــــدارد
مـوقعی که نـــــیستـی
دمــــــار از روزگـــــــــــ ـارم در مــــیاورد♥♥

 

+نوشته شده در سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:,ساعت17:15توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |

دیشب تو فكرت بودم كه یه قطره اشك از چشمام جاری شد........ از اشك

پرسیدم چرا اومدی؟؟ گفت آخه تو چشمات كسی هست كه دیگه اونجا جای من نیست....

 

+نوشته شده در سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:,ساعت17:12توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |