ღღدست نوشته های یه دختر تنهاღღ

___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-* ___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-*

آغاز شد نه مثل هر آغاز با سلام

فصل شروع عشق همان فصل بی کلام

تنها اشارتی از شما بود و بعد من

دیدم که ذره ذره دلم میشود تمام

تو رفته رفته دور که نه نور میشدی

من قطره ای که گم شدم آنجا در ازدحام

دیدم به صفحه دل خوبان نوشته اندک

(اینجا نفس کشیدن بی عشق هم حرام)

مثل همیشه منتظرت مانده ام ولی

این قصه هم رسیده به پایان نا تمام

1

این است حاصل همه ی انتظارها:

تنها دو چشم خیس و دگر هیچ... و السلام!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:,ساعت17:30توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |