ღღدست نوشته های یه دختر تنهاღღ

___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-* ___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-*

چشامو بستم ودارم تو رو بهتر می بینم 

اما چشم تو بازم منو نگا نمی کنه

عمریه دارم صدات می کنم و جواب می دی

عمریه چشات ولی من و صدا نمیکنه

نمی دونم چرا من شدم به عشق تو اسیر

چرا عشق من چشاتو مبتلا نمی کنه

دلو پیچیدم لای یه برگ ناز گل سرخ

چشات اما به دلم هم اعتنا نمی کنه

جون من خیلی کمه اما فدات گرچه آدم

جونشو برای هرکسی فدا نمی کنه

غنچه ی آرزوهام می شکفه با خنده ی تو

حتی خوشبختی من اخماتو وا نمی کنه

می دونم نمی شه سرنوشت ما یکی باشه

تو می گی آدم عاقل که خطا نمی کنه

نه دلت تنگه واسم نه حرفی داری بزنی

آخه سنگم با شیشه اینجوری تا نمی کنه

من می گم عاشقتم فقط به قیمت یه جون

تو قبول نمی کنی دل اشتباه نمی کنه

من می گم خداکنه یجوری مال من بشی

نمی دونم چرا این کارو خدا نمی کنه

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:,ساعت22:17توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |