همیشـــه نمــی شود خود را زد به بــی خیـــالــی و گفــــت :
تنهــــا آمده ام ؛ تنهـــا مـــیروم ...
یک وقـــت هــایــی !
شایـــد حتـــی برای ساعتـــی یا دقیــقه ای ؛
کم مــی آوری ...
دل وامانـــده ات یــک نفـــر را مـــی خواهــد ! کـه در نــهایــت تنهایی
عاشقانه دوستش داری ... !!!
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان دست نوشته های یه دختر تنها و آدرس sorour5401.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.